آیه های مرد سالار و سناریوی مذهب!
حسین زاهدی  حسین زاهدی

بی گمان بازداشت پرویز کامبخش و ارتباط آن با پخش مقاله به نام (آیه های زن ستیز ) بهانه ی دیگریست تا فاشیست ها و دلقک های مذهبی با استفاده از احکام اسلامی اما نامطلوب و با استفاده از فضایی مذهبی حاکم بر روح و جان مردمان این سرزمین (افغانستان)٬ بار دیگر چهره های عنکبوتی  و خون آشام  و اندیشه های قرون وسطایی شان را به نمایش گذاشتند.

این سناریوی وحشتناک را که بر مذهب تکیه زده است و ادعا میشود که این حکم (ارتداد٬کفر...) حکم خدا است و نمایندگان پاک و معصوم و عاری از هر گونه  معصیت!٬ خداوند٬  قرنهای متمادیست که  به همین منوال بر سرنوشت انسانهای دیگر اندیش بیرحمانه به نمایش گذاشته میشود.

نکته ظریفی در مورد بازداشت آقای کامبخش و ارتباط آن با بخشی از  آیه هایست  که طبق ترجمه و تفاسیر گوناگون از این آیه ها نشان داده میشود که زن انسان درجه دوم  یا ملکیت مرد و در خدمت مرد از سوی خداوند برگزیده شده است و هرگاه سخن از زن و حقوق اش به میان بیاید بی مهابا با شدید ترین نحوی با آن برخورد میشود گویا این انسان (زن) بردن نام و به میان آمدن حرف از حقوقش جرم محسوب میشود  شاید نگارنده مقاله ی (آیه های زن ستیز) اگر عنوان نوشته اش را به صورت وارونه و متضاد ( آیه های مرد سالار ) انتخاب میکرد اینچنین خشم بر انگیز نبود و امروز جوانی به جرم نقل این مطلب در صدور حکم توسط عنکبوتهای مذهبی کمی با ملایمت برخورد میشد و تشنگان به خون انسان همچنان تشنه باقی میماندند. آیا این جرم است که کسی آیاهای قرآن را با عنوان متفاوت «نقل» کند؟! آیا خواندن این آیه ها با ترجمه اش جرم محسوب میشود؟

 سوره نور آیه 6 صفحه 351

وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ.

و کسانیکه زنان خود را به زنا متهم میکنند، اگر نتوانند 4 شاهد پیدا کنند میتوانند خود چهار بار شهادت بدهند در راه خدا که او از راستگویان است. (این عمل را لعان گویند).

سوره نساء (زنان) آیه 176

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.

از تو فتوی می خواهند ، بگوی که خدا در باره کلاله برايتان فتوی می دهد، : هر گاه مردی که فرزندی نداشته باشد بميرد و او را خواهری باشد ، به آن خواهر نصف ميراث او می رسد اگر خواهر را نيز فرزندی نباشد ، برادر از او ارث می برد اگر آن خواهران دو تن بودند ، دو ثلث دارايی را به ارث می برند و اگر چند برادر و خواهر بودند ، هر مرد برابر دو زن می برد خدا برای شما بيان می کند تا گمراه نشويد ، و او از هر چيزی آگاه است.

سوره بقره (ماده گوساله) آیه 223 صفحه 36
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.
زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید.

سوره نساء (زنان) آیه 3 صفحه 78

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.

اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد، دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید...

اگر خواندن این آیه ها جرم محسوب میشود و کفر و ارتداد است پس  ملایان و مدعیان دین و انسانهای برگزیده خدا  که هزاران بار قرآن را خوانده است باید مرتدتر و کافرتر از دیگران باشند و چند و چندین بار اعدام شوند! اینکه این آیه ها زن ستیز است٬ یا نه؟ مربوط به این بحث نمیشود. اما تفاوت و تشابه میان این دسته طالبان دولتی با طالبان مخالف دولت در چیست؟! هر دو تشنه خون هستند! آن یکی سرمیبرند و اینکه مدرن تر به فکر حلقه دار است. آن یکی همکاری با دولت و کارمند دولت را عمل کفرآمیز محسوب میکند و این دسته طالبان دولتی خواندن٬ نوشتن٬ زندگی کردن و تماشای برنامه های تفریحی را بت پرستی٬ کفر و ارتداد تلقی میکنند. شاید تنها تفاوت این باشد که آنان در غارها و در روی زمین لمیده با ریش بلند تر(دراز) فتوای و حکم قتل میدهند و اینان در دفترهای دولتی و  برچوکی نشسته با ریش کوتاه تر به کارگردانی این نمایش تراژدی میپردازند.

ده ها انسان در این سرزمین عنکبوت پذیر از گرسنگی و سرما جان میدهند نه مدعیان دین و مذهب و نه هیچ  کدام نهاد دیگری  به حمایت اینان نه فتوای صادر میکنند ونه عملا کاری انجام میدهند گویا نه وجدان بیدار انسانی وجود دارد و نه خدای مهربانی٬ و هر آنچه مهم است دفاع دورغین و وحشیانه از دین و  خدا و فرامین اوست٬ دستورات که خون ریختانده شود چوبه ی داری مهیا شود و مترسک های چون گروه طالبان و صاحبان  مسلخ (شوراهای علمای افغانستان) با ساطور دین بر مردم نظارت داشته باشند تا مبادا کسی مطلب را بخواند٬ حرف بزند و بی اندیشد و این است تنها ضرورت زندگی شهروندان این کشور از دیدگاه اینان.

 ضرورت یک نظام سکولار در این جامعه الزامی است هرچند مشکلات عدیده ی در برقراری این نوع نظام موجود است اما حاکمیت این سیستم میتواند کشور و مردم را از زیر یوغ  ایدولوژی های مختلف برهاند و با حاکمیت چنین نظامی مشکلات مشابه قانونی را نداشته باشیم تا دست این سربازان دروغین خدا را از حاکمیت بر سر مردم کوتاه سازد و دیگر این سناریوی وحشت و دهشت نه خریداری داشته باشد و نه دکانی برای عرضه ی این نوع محصولات غیر انسانی و برای همیشه بسته شود و این زمینه فراهم شود تا بندگان خداوند با قلب و روح خویش سر به سجده اخلاص در پیشگاه خداوند بگذارد. نه با تهدید چماق بدستان. 

 


January 27th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات